هنرمعاصر ایران

جُستاری در «هنر به مثابه کنشگری» | رضا منجزی

هنرمندان پس از یک دوره تاریخی که در نتیجه ایدئولوژی خاص حاکم بر آن، به‌ انزوا‌ و جدا گشتن از متنِ جامعه کشانده ‌شدند‌، به‌ متن اجتماع‌ بر می‌گردند‌ و نسبت‌ به گذشته، رابطه مستقیم‌تری‌ با آن برقرار می‌کنند. این رابطه جدید در دهه های اخیر، دیگر نه به نفیِ موزه‌ یا‌ گالری‌ها می‌پردازد و نه صرفاًً یک زیبایی‌ در‌ خدمت‌ دربار‌، کلیسا‌ و نظام حاکم است، بلکه در این رابطه هنرمند ایده خود را در گستره وسیع‌تری از مخاطبان (حقیقی یا مجازی)‌ به‌ نمایش‌ می‌گذارد و این مخاطبان گاه ... ..

هنر معاصر و موقعیت حاشیه ای

  | امید قجریان، پرسبوک هفتم | هنر معاصر باید از طریق گواهی دادن بر وجود امر نمایش ناپذیر مقابل کلیت بایستد. – لیوتار هنر معاصر امروز زوایای ناگشوده بسیاری را آشکارساخته است و هنرمندان معاصر بر این اساس رویکرد هایی متفاوت به هنررا تجربه و دنبال می کنند. بر این مبنا دغدغه هنرمعاصر، پیروی از کلان روایت های پذیرفته شده و بدیهی پیشینی به عنوان تنها تعاریف یکه و رسمی هنر نیست؛ بلکه در جستجوی روایت های حاشیه ای و گاه نادیده شده و یا از عمد کنار گذاشته ... ..

بازتاب دغدغه‌ هنرمندان نسبت به محیط زیست

 |مهسا فرهادی‌کیا، دوره ی ششم پرسبوک | رابطۀ انسان مدرن با طبیعت رابطه‌ای است استحاله یافته به چیزی دیگر. این رابطه از همزیستی به سوی سلطه و از رابطۀ انسان به مثابه جزء در مقابل طبیعت به عنوان کل به پیوندی مالکانه و ارباب رعیتی بدل شده است. انسانی که در طی قرن‌ها با خلق زبان، ابزار، پخت غذا، فرهنگ و در یک کلام تمدن، قوانین و نظام طبیعت را برهم زده و از آن اعلام استقلال کرده بود، با تحولاتی هم‌چون انقلاب صنعتی این دستیازی را وارد فازهای گسترده ... ..